اصطلاحات كرموني

ساخت وبلاگ

امکانات وب


انتخاب بهترين وبلاگ ماه

الف بُودم ز عشق دال گشتُم

شکر بودم به زهر مار گشتُم

گلی بودم میان تازه گلها

بدست یار نادون خار گشتُم

تویی نخل شکر بارُم دلاله

اساس دارو نادارم دلاله

مو که سخت کش دورِ زمونم

تویی منشور آزارم دلاله

شَوون تا سر سحر در اضطرابم

خدا شاهد که بیدارُم دلاله

زَمِنه کید بی تو زنده مندن

به فکر چوبه دارم دلاله

نده لِفتی دگه کول کرارت

که تا محشر عزا دارُم دلاله

حَلا پیش همه خوارُم دلاله

نکن گیشته تو آزارم دلاله

-->-->-->مارادرگوگل محبوب کنید
-->-->-->
تصویر روزوبلاگ-->-->-->-->-->-->-->
-->-->-->
مشخصات دستگاه شما-->-->--> -->-->-->

-->-->-->-->Top Java Script in کدهای جاوا اسکریپت-->-->-->

JavaScript Codes.-->-->-->
= هيچبه كسي كه هيچ مال و منالي ندارد مي گويند׃آفوكم ندارهآدرشكو‌âderešku1- احساس لرز در موقع سرما يا تب 2-احساس لرزش بدن در موقع تنفر و انرجار ( چندش)آدرشكومون شد = سردم شد . لرزيدمآدريمونâderymonلُخت ، عريان . بي پول بي‌سرمايه ، گدا و حقير ، سرگردان. بي كس و كارآدورâdur‌خار ، بوته هاي كوتاه و نوك تيزيكه در فصل بهار گلهاي ريز و قشنگي دارند و در اطراف كرمان زياد مي روييده و هيچ چيز مانع رشد تكثيرشان نمي شود و حتي از زير آسفالت و سيمان هم جوانه مي زدند. آدوري باغين خيلي مشهور بوده است و كشاورزان باغين بعد از رشد كامل بوته آن را از روي خاك مي بريدند و تخم هندوانه ي خيسي را در ميان ساقه مي گذاشتند . اين دانه با گرفتن آب از ساقه‌ي آدور رشد كرده و مي گويند هندوانه شيرين و آبداري هم از آن به عمل مي آمده است( باغين يكي از روستاهاي نزديك كرمان – 25 كيلومتري جاده سيرجان كرمان )آ تيرتâtirtآي زكي . لفظي كه دلالت بر تحقير. مسخره كردن مي نمايد . آ تيركâtirkياotirtهم مي گويندآراگيراârâgerâآرايش كامل ، كه در قديم لوازم آن هفت قلم بودهو عبارتند از 1 – سرخاب 2- سفيداب 3- رنگ ( وسمه ) 4- سورمه 5- حنا 6- روناس7 – ختاتآب‌داغوâbdâquغذاي فقيران بوده است . پيازي را در كمي روغن تف مي داده و زرد چوبه و فلفل و نمك مي ريختند ( اگرداشتند مقداري هم سيب زميني در ان خورد كرده ) و پس از جوشيدن نان در آن تريد كرده و مي خوردند. به آن آب‌پيتوâbpituهم مي گفتند. كسانيكه اين همه را نداشتند ، فلفل زيادي در روغن سرخ مي كردند و پعد آب مي ريختند و نمك و پس از جوشاندن با نان مي خوردند كه به اين آب فلفلوâbfelfeloمي گفتند.آب گرَموâb garmuهمان اشكنه‌ي تهراني هاكه وقتي خيلي چرب و پر روغن باشد به آن آبگرمو ميرزايي مي گويند .آب گوشت مُتنجنهâb gušte motanjeneآبگوشتي كه علاوه بر نخود و سيبزميني و لوبيا ، مقداري برگه‌ي هلو ، برگه‌ي ‌زردآلو ، آلو ، كمي خرما خشك (‌خرما خصب ) ، مغز گردو ، ترخون ، گوجه‌ي خشك و شنبليله و مقداري روغن و ادويه‌ي معطر به آن اضافه مي نمايند .به آن آبگوشتامام حسيني هم مي گويند . سرگریچ-حسن آباد...
ما را در سایت سرگریچ-حسن آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yaser sargorich بازدید : 1227 تاريخ : 12 آذر 1391 ساعت: 0