شعر طنز «پسر برتر از دخترآمد پدید»

ساخت وبلاگ

امکانات وب


انتخاب بهترين وبلاگ ماه

الف بُودم ز عشق دال گشتُم

شکر بودم به زهر مار گشتُم

گلی بودم میان تازه گلها

بدست یار نادون خار گشتُم

تویی نخل شکر بارُم دلاله

اساس دارو نادارم دلاله

مو که سخت کش دورِ زمونم

تویی منشور آزارم دلاله

شَوون تا سر سحر در اضطرابم

خدا شاهد که بیدارُم دلاله

زَمِنه کید بی تو زنده مندن

به فکر چوبه دارم دلاله

نده لِفتی دگه کول کرارت

که تا محشر عزا دارُم دلاله

حَلا پیش همه خوارُم دلاله

نکن گیشته تو آزارم دلاله

-->-->-->مارادرگوگل محبوب کنید
-->-->-->
تصویر روزوبلاگ-->-->-->-->-->-->-->
-->-->-->
مشخصات دستگاه شما-->-->--> -->-->-->

-->-->-->-->Top Java Script in کدهای جاوا اسکریپت-->-->-->

JavaScript Codes.-->-->-->
«پسر برتر از دخترآمد پدید»پسراین جمله را گفتو چیزی ندیدنگو دخترک با یکی دسته بیلسر آن پسر راشکسته جمیلبگفتا: «جوابت نباشد جز ایننگویی دگرجمله‌ای اینچنین!وگرنه سر و کار تو با من استکه دختر جماعتبه این دشمن است.»پسر اندکی هوشیاری بیافتسرش چون انار رسیدهشکافتپسر گفتش:«ای دختر محترمکه گفته که من ازشما بهترم؟!که دختر جماعت به کل برتر استز جن تا پریاز همه سرتر استپسر سخت بیجا کند، مرگ بیدکه برتر ز دختربیاید پدید!»پس آن ضربه خیلی نشد نا به جاکه یک مغزمعیوب شد جا به جا سرگریچ-حسن آباد...
ما را در سایت سرگریچ-حسن آباد دنبال می کنید

برچسب : اشعدارمحلی, نویسنده : yaser sargorich بازدید : 570 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت: 0